در هر سازمان بزرگی یک سری از سلسله عوامل مدیریتی وجود دارد که باعث می شود روند کاری به درستی پیش برود. یک مدیر خوب و موفق باید علاوه بر یکپارچه کردن محیط کاری به مسائل کوچک هم توجه کند تا تاثیرگذاری بیشتری بر روند کاری داشته باشد.
یک مدیر خوب باید درجه اول آرامش کاری داشته باشد این یکی از عوامل بسیار مهم است. مدیر باید بتواند انتظارات کارمندانش را به خوبی درک کند با وجود اینها یکسری نکاتی وجود دارد که باعث میشود بتوانید از پس مسئولیتهای کاریتان بر بیایید. پس از نکات مفید برای یک مدیر خوب شدن، توصیههایی نیز برای یک مدیر موفق بودن در ادامه مطلب میخوانید
۱ – کارکنانتان را خوب بشناسید
اگر قصد دارید به یک مدیر موفق تبدیل شوید، باید کارکنان خود را به خوبی بشناسید و صحبت کردن یکی از بهترین روش های شناخت آنان است. شما می توانید با آنها ناهار خورده و درباره موضوعات مورد علاقه شان صحبت کنید. هر چه بیشتر و بهتر کارکنان خود را بشناسید، بهتر می توانید تیم خود را هدایت کنید.
ارتباطی خود را بهبود دهید۲ – مهارتهای
جهت هدایت و مدیریت سازمان خود نیازمند ارتباط با کارکنان خود هستید. برای این منظور به مهارت های ارتباطی بالایی نیاز دارید که بتوانید افکار و ایده های خود را با بهترین روش ممکن ارتباطی به آنها انتقال دهید.
اگر شما فردی با هوش هستید ولی ازمهارت ارتباط خوبی برخوردار نیستید، نمی توانید یک مدیر خوبی باشید. با مدیران با هوش زیادی کار کرده ام که بزرگترین مشکل آنها عدم موفقیت در ارتباط با زیر دستانشان بوده است.
۳ – همیشه در اتاقتان به روی زیر دستانتان باز باشد
همیشه در جلساتی که برگزار می کنید به زیر دستانتان صراحتاً اعلام کنید که همیشه در دسترس هستید و آنان میتوانند هر سوال و نگرانی که دارند با شما در میان بگذارند. مثل مدیرانی نباشید که فکر میکنند در صورت باز بودن در اتاقتان، زیر دستانتان مزاحمتان خواهند شد و وقت شما را خواهند گرفت. باز بودن در اتاق را یک فرصتی ببینید که می توانید به کارکنانتان انتقال دهید که چقدر تمایل دارید مکان کاریشان را تبدیل به یک محل خیلی خوبی برای فعالیت کنید.
هرگز نگرانیها و دل مشغولی هایشان را موضوع بی ارزش قلمداد نکنید و مطمئن باشید که خیلی خوب به حرف هایشان گوش داده اید. گوش دادن باید با تمامی وجود باشد.
۴ – فعالانه مدیریت کنید
مدیریت فعالانه عبارت است: دانستن اینکه زیر دستانتان چه کا ر می کنند و بدون اینکه مزاحمتی در کارشان ایجاد کنید از طریق تقویت روش انجام کارشان، مدیریت کنید. شما باید اعتماد داشته باشید که آنان به اندازه کافی توانایی انجام کار را دارند و به جای مدیریت کارشان، خودشان را مدیریت کنید. مدیریت زیر دستانتان خیلی سخت می شود اگر شما از حساسیت کنترلی بالایی برخوردار باشید.
۵ – از اشتباه کردن کارکنانتان نهراسید و بگذارید اشتباه کنند
به عنوان مدیر، شما مسئول کارهای زیر دستان خود هستید و همین طور مسئول اشتباهات آنها. از این رو ممکن است شما پیش قدم شوید و یکسری دستورالعمل های دقیق، شفاف و انعطاف ناپذیر تهیه کنید که از اشتباه کردن پیشگیری کنید.
مواظب باشید که کارکنانتان از اشتباه کردن نترسانید. در این صورت ممکن است آنها برای هر کار جزئی نزد شما آیند و کارشان را با شما چک کنند. در این صورت آنها اشتیاقی به تصمیم گیری نخواهند داشت چون ممکن است اشتباه کنند که منجر به این خواهد شد که کارمندان شما متکی به شما باشند.
کمتر بهره ور بوده و بیشتر وقت شما را بگیرند. آنان نیاز به فکر کردن دارند و برای این کار نیاز به یاد گرفتن دارند و برای یاد گرفتن گاهی اوقات اشتباه کردن لازم است. به آنها اعتماد کنید و حاشیه خطایی برایشان در نظر بگیرید.
۶ – تفویض اختیار کنید و ابزار های لازم برای انجام وظایفشان را در اختیارشان قرار دهید
شما اگر در انجام کار خوب هستید چون یک مدیر هستید و این بدین معنی نیست که تمامی کارها را خودتان انجام دهید. یکی از وظایف شما به عنوان مدیر انتقال دانش خوب انجام دادن کار به دیگران است.
اگر با موضوع تفویض احساس ناراحتی می کنید می توانید از وظایف کوچک و سپس بزرگ و بزرگ تر شروع کنید. مشکلاتی که ممکن است سر راهشان باشد را پیش بینی و آموزش کافی در این رابطه را انتقال دهید.
در مسیر تفویض اختیار، شما باید امکانات و ابزارهای مناسب را در اختیار آنان قرار دهید. تفویض اختیار بدون دادن امکانات لازم نمی تواند آنان را در انجام بهتر وظایفشان یاری کند.
۷ – زیر دستان خود را به چالش بکشید
هیچ چیزی بدتر از داشتن یک زیر دست خسته و بدون انرژی نیست. اطمینان حاصل کنید که کارمندانتان را به چالش می کشید تا از بهترین و بیشترین توانشان استفاده کنند و آنها از این عمل شما خوشحال خواهند شد. آنها را مجبور به اضافه کاری نکنید، فقط به چالش بکشید.
۸ – سیستم تشویق و تنبیه مناسب و شایستهای را برقرار کنید
با شناخت کامل کارکنانتان، بهتر می توانید آنها را تشویق کنید. این تشویق ها لزوماً از نوع پولی نیست و می تواند تشویق های ساده ای از قبیل انتقال آنان به واحدی که دوست دارند در آنجا فعالیت کنند، باشد. تشویق و تنبیه به موقع از اهمیت بسزایی در پیشبرد اهداف سازمانی برخوردار است.
۹ – فراموش نکنید که شما مدیر هستید
طوری رفتار نکنید که کارکنانتان فراموش کنند که مدیری وجود ندارد. در همه اوقات، با رفتارهای مناسب و تصمیمات قاطع خود به آنان نشان دهید که صرفنظر از اینکه روحیه تیمی خوبی در سازمان وجود دارد و همه وظایفشان را به خوبی انجام می دهند ولی این شما هستید که تصمیم آخر را می گیرید و شما مدیر هستید.
۱۰ – از اشتباهات خود درس بگیرید
زمانی که کارها طبق برنامه پیش نمی رود، اشتباه را شناسایی و به کارکنان خود توضیح دهید که در صورت انجام آن کار به روش دیگری، این اشتباه اتفاق نمی افتد. این عمل به آنان نشان خواهد داد که شما نیز اشتباه می کنید و چگونه از آن درس گرفته و برخورد نمی کنید. به آنان یاد دهید که از اشتباهات خود درس بگیرید.
۱۱ – بازخورد تلاش هایتان برای رسیدن به اهداف را ببینید.
گر کارمندانتان دائما بازخورد تلاش هایی را که در طول کار دارند ببینند سریع تر میتوانند پیشرفت کاری داشته باشند. یک برنامه ای برای بررسی بازخورد کاری تان تنظیم کنید. از کارمندانتان بخواهید که به طور منظم نتیجه و بازخورد کاری شان را یادداشت کنند
۱۲ – هیچ گاه خودتان را با تجربه ترین فرد ندانید.
همه ی مدیران دائما در حال دستور دادن و کارمندان در حال اطاعت کردن هستند. مدیران اغلب به سرزنش کارمندانشان مشغولند در حالی که گاهی اوقات اشتباه از خودشان بوده این گونه مدیریت نکنید حالت مطلوب این است که از خودتان توقع کاری بیشتری داشته باشید تا از کارمندانتان. قطعا هر کارمندی اهداف شرکت و مدیر شرکت را میداند بنابراین همیشه برای اهدافتان خودتان بیشتر تلاش کنید.
۱۳ – دائما در حال نگرانی رسیدگی به امورات نباشید
اگر شما مدیر یک شرکت هستید پس حتما این جایگاه برازنده ی شما بوده که به مقام مدیریت رسیدید اما این به این معنا نیست که باید دائما در حال نگرانی رسیدگی به امورات تان باشد کار شما این است که به کارمندانتان یاد بدهید یک که شغل خوب باید چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا کارمندان با توجه به راهنمایی های شما کارها را پیش ببرند. یکم از هوش تان استفاده کنید به کارمندان تان با توجه به توانایی هایشان وظایفی بدهید که اگر نتوانستند انجامش دهند حداقل بتوانند به کنکاش آن بپردازند به کارمندان تان فرصت بدهید که از محیط کاری درس بگیرند به تدریج وظایفی که مسئولیتی بیشتری دارد زیرا شما هم باید کم کم بتوانید نقاط قوت و ضعفشان را کشف کنید. شما به عنوان یک مدیر باید هر مشکلی را قبلا پیش بینی کنید با این کار بهتر میتوانید وظایف را به آنها محول کنید.
۱۴ – وظایفی را به کارمندانتان محول کنید که به تجربیات شان بیفزاید.
از کارمندان تان بخواهید مسئولیت های بزرگتر را به عهده بگیرد و توانایی هایش را نشان دهد. کارمندتان با این مسئولیت های بزرگتر مهارتش بیشتر شده و توانایی هایش را ارتقا میدهد. هر چقدر که یک کارمند در انجام امور کاری توانایی بیشتری داشته باشد برای یک مدیر ارزش بیشتری خواهد داشت.
۱۵ – مسئولیت اشتباه کارمندتان را به عهده بگیرید.
اگر روزی یکی از زیردستانتان اشتباهی را مرتکب شد خونسرد باشید فکر کنید این اشتباه خودتان است حتی اگر اینگونه هم نباشد باید عاقلانه برخورد کنید با این کار شما فرهنگ سازی میکنید فرهنگی که اگر کارمندتان اشتباهی کرد دست پاچه نشود و با خیال راحت آن را با شما در میان بگذارد. با این کار شما یه کارمندتان اجازه رشد و پیشرفت بیشتری میدهید افرادی که از اشتباهاتشان درس میگیرند موفق ترند. کسی که یکبار اشتباه میکند در دفعات بعدی جسارت بیشتری را برای انجام امور دارد. برای دستاوردهای کارمندتان ارزش و میزان قرار ندهید بگذارید خودشان ارزیابی کنند تا انگیزه کاری بیشتری داشته باشند